زندگی

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. PDFچاپنامه الکترونیک

آخرین به روز رسانی در يكشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۲۳ نوشته شده توسط Administrator يكشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۱۵



زندگی
مانند تنهایی
دو سو دارد:
یکی سو
چهره ی آوارگی در خویش؛
یکی سو
سمتِ بارانی که می بارد.


------------------
2 فروردین
1392

 

پرنده

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. PDFچاپنامه الکترونیک

آخرین به روز رسانی در يكشنبه ۰۹ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۶:۱۵ نوشته شده توسط Administrator يكشنبه ۰۹ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۶:۱۰

 
 همیشه یک پرنده ی دور
معنای حسرتِ من بود
و آن فرشته که ناگاه
                         در ابرها گم شد،
یک پاره از تنِ من بود.

همیشه نگاه می کنم
و خواب می بینم
و آن فرشته که دیگر به خواب می آید،
به طعنه گاه می گوید
                         که انسان
همیشه معنیِ دلشوره است و بی تابی ست.

پرنده بودم کاش
و می گشودم بال
در آسمانِ خاطرِ آنکس
که خواب می بیند که آسمان آبی ست.


واشینگتن، یکم اردیبهشت 91

 

 

ژینا 14

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. PDFچاپنامه الکترونیک

نوشته شده توسط Administrator يكشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۲۴

  

نه،

این نگاه تو نیست؛

برقی ست

               از آخرین دَمِ خورشید

بر دست و دشنه یی

تا در     شب آهنگ جان کند.

هر آنچه لشکرِ مرگ

در روشنای روز

قادر بدان نبود،

آری، همان کند.

 

خورشیدِ سر فرو برده در افق

هر مشتِ آفتابِ آخرین که بیافشانده بی دریغ،

بر قلب من

و قلبِ خداوندگان امید

                              باری،

کشیده تیغ.

 

واکنون که بی شکیب

گم می شوم در عمق شبهای ناگزیر

گم می کنم تمام جهان را

در بی نگاه تو، در بی مقصدی که در نگاه تو بود،

گم می کنم هم این و هم آن را.

 

واشینگتن ، 24 دسامبر2011

 

   

صفحه 11 از 15