گردون 1

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. PDFچاپنامه الکترونیک

روزِ من

با جرعه های تلخِ از شب مانده هايم

می شود آغاز.

تا غروبم ناگزيری هاست

- حسِّ طاقتسوزِ با بيهودگی دمساز .

انتهای شب

به خود مستانه می گويم

که فردا روزِ بيداری ست

- به نجوايی که ديگر سخت تکراری ست !