رؤيايِ ديگر
بخوابيم ،
شايد شبِ ديگري را به صبح آوريم
شبي با مضامينِ رؤياي ديگر
و ديگر نبينيم
در خوابمان
که از ماه بايد بپرسيم :
کدامين جهت
راستکاري
سويِ رستگاري ست.
بخوابيم ،
شايد که امشب
نبينيم در خوابِمان
يکي رُستم از آسمان آمده ست
وَ يکتا نجاتِ جهان در کفِ دست ،
پيشاقدمهايِ ما رهسپار است
و رُستم
نهاده ست بر گُرده مان نقش
که يعني :
همان رَخش
مائيم و او هم سوار است.
بخوابيم ،
شايد شبِ ديگري را به صبح آوريم
شبي با مضامينِ رؤياي ديگر..
مهدی فلاحتی ، لندن ـ ۲۳مي ۲۰۰۲