مستیجان درحضورِ تو جاييپنهان تر از تو مي جويدپنهان تر از تو دراين لحظه هايِ حضورت .آشفته درتماميِ عُمرمانندِ قطره ي بارانِ ول شده درباد .چيزي نه برگذشته ازاين چند لحظه ي کوتاهِ بودنت، امّا نگاه کن:جهان پيِ مستي ستاکنون که جانِ من اين جامِ ازتو پُراز مِيزيباترينه ي هستي ست .مهدی فلاحتی ، لندن 13 دسامبر1997
|