چنين شد که ماه از خودِ خويشجانش رها شد
چنين شد که ما شد
و ما
چون که از قعرِ دريا پديد آمديم ،
به رؤيايِ مهتاب و آرامشِ ماه
- مانندِ خشکي نشينان نه دلبسته ايم .
من و ماهرويان
از آشوبِ امواج
برخاستيم
و ما را
تو از ژرفناي تلاطم
و خواهش
به سويت کشاندي
و در جانمان جانِ خود را نشاندي
و ماندي .
و چون ما تو گشتيم ،
ماه از خود از جلوه کردن رها شد
چنين شد که ما شد .
مهدی فلاحتی ۱۷ دي ۱۳۸۳
|