جانِ عاشق

آخرین به روز رسانی در دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۱۲ نوشته شده توسط Administrator دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۰۶

چاپ

جان

 

مثل گلبرگی ست تنها

مانده از شاخِ گلی در دست


جان

جیغِ نوزادی که مادرمُرده می آید به این دنیا

و نامش تا ابد

آه است


جان

شیونِ خاموشِ مادرهاست

که هرشب

از مزاری باز می آیند


جان

مثل رؤیایی ست در آوازِ جانبازانِ همدوشم

که با حسّی که هم تلخ است و هم شیرین

همیشه مانده در گوشم


جان

خانه است

پیرساله و تاریک

و تو آرزوی پنجره ها شی


جان دادنم زمانی ست،

که دلتنگِ تو باشم

و نباشی./

 

--------------------------

واشینگتن، 11 شهریور 96