نوشته شده توسط Administrator سه شنبه ۰۸ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۳۴
مثل امشب كه در سرم غوغاست
و هر چه می گذرد
باز
موج و صخره و درياست
مثل امشب كه باد می توفد
و يالِ كنده ی اسبان
به چنگِ سوارانِ يكسره زخم
بهانه ی رؤياست
مثل امشب كه جنگل است گمگاهم
و شاخه های بارانخيس
تازيانه می زنندم سخت
مثل هر شب
خيالِ خانه يی پيداست
[]
آن كرانه ی رودخانه هم بروم
باز
بهانه ی ماندن
هميشه در رؤياست
مثل امشب كه خانه يی پيداست!
----------------------
واشینگتن، 9 بهمن 96