نوشته شده توسط Administrator جمعه ۰۱ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۲۱:۵۹
انبوه حادثه در چشمهامان است
وینگونه چشم به راهِ معجزه ایم!
دیروزمان چه سرخوشانه گذشت
امروزمان به زمزمه سَر می شود به گوش یکدیگر:
«وای...از چه ما ندانستیم
در اندرونِ چاهِ معجزه ایم؟»!
[]
دل در حجاب نمی مانَد
وقتی که عاشق و معشوق
در هم تنیده شوند
تن در حجاب نمی مانَد
[]
دل بسته ی خیال
رازدارانِ حیرتِ خویشتن بودیم .
دیروزمان چه سرخوشانه گذشت
معشوق
رؤیاوَشانه زیبا بود.
امروزمان به زمزمه سر می شود به گوش یکدیگر:
«معشوق
ناباورانه رؤیا بود»!
----------------------------
واشینگتن، ۱۸ اردیبهشت ۹۴