شعر

زمان

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. PDFچاپنامه الکترونیک

نوشته شده توسط Administrator جمعه ۲۸ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۱۰

عبور می کند این اسب

چنان به سرعتِ باد از برابرِ چشم،

که ش تراشه ی آتش از سُم ها

نمی توانم دید.

برای من

که هر دم از آن باغ

می رسد خبر،

زمان

عبورِ شهابسنگ و درختانِ سوخته ست

و قلبِ من که به هر شاخه بر هر درختِ باغ

همواره دوخته ست.

حس می کنم که هر درخت را

تن ام

و ساقه ام

و بُن ام

و فاصله یی نیست میانِ مرگهایم که گریه کنم./

---------------------

۵ آبان ۹۷ ، واشینگتن

 

مثل امشب

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. PDFچاپنامه الکترونیک

آخرین به روز رسانی در جمعه ۲۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۲۰ نوشته شده توسط Administrator جمعه ۲۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۱۹

 

مثل امشب كه در سرم غوغاست
و هر چه می گذرد
باز
موج و صخره و درياست

مثل امشب كه باد می توفد
و يالِ كنده ی اسبان
به چنگِ سوارانِ يكسره زخم
بهانه ی رؤياست

مثل امشب كه جنگل است گمگاهم
و شاخه های بارانخيس
تازيانه می زنندم سخت
مثل هر شب
خيالِ خانه يی پيداست


[]


آن كرانه ی رودخانه هم بروم
باز
بهانه ی ماندن
هميشه در رؤياست
مثل امشب كه خانه يی پيداست!

----------------------

واشینگتن، 9 بهمن 96

 

 

دشتِ سوخته

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. PDFچاپنامه الکترونیک

نوشته شده توسط Administrator جمعه ۲۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۰۷

برای اسماعیل خویی

--------------------

سوته زار (از هر جهت، بینی ش).

خاکِ دیگر سرد

ما را می فشارد؛

شب که می آید بسا نزدیک.

اسبها چون سایه ها در دشت

سرگردان.

لاشخواران

چرخ – چرخان.

اسبها را لرزه بر اندام

از سرماست

یا از بیم؟

چه فرقی می کند افتاده آیا از کدام اسبی م؟

-----------------------------

۸ شهریور ۱۳۹۷ - واشینگتن

   

مثل امشب

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. PDFچاپنامه الکترونیک

نوشته شده توسط Administrator سه شنبه ۰۸ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۳۴

مثل امشب كه در سرم غوغاست
و هر چه می گذرد
باز
موج و صخره و درياست

مثل امشب كه باد می توفد
و يالِ كنده ی اسبان
به چنگِ سوارانِ يكسره زخم
بهانه ی رؤياست

مثل امشب كه جنگل است گمگاهم
و شاخه های بارانخيس
تازيانه می زنندم سخت
مثل هر شب
خيالِ خانه يی پيداست


[]


آن كرانه ی رودخانه هم بروم
باز
بهانه ی ماندن
هميشه در رؤياست
مثل امشب كه خانه يی پيداست!

----------------------

واشینگتن، 9 بهمن 96

 

رؤیا

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. PDFچاپنامه الکترونیک

نوشته شده توسط Administrator سه شنبه ۰۸ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۳۳

 


هميشه فكر ديدنِ ماه
و يك تبسم و آه


[]


شبانه های من كجاست؟
شرابِ تلخ (بهانه يی برای خواب ديدنم)

حضورِ تو
و جامه يی به رنگ خواب بر تنم!

---------------------

واشینگتن، 9 بهمن 96

   

صفحه 2 از 13